۸ چالش پیشِ روی سرمایهگذاران خطرپذیر
سرمایهگذاری خطرپذیر بازاری پُرهیجان با زیروبَمهای خاص خودش است. همین دوسه سال اخیر را در نظر بگیرید که، از ورشکستگی بانکها و نوسانات اقتصادی گرفته تا بازگشت کارآفرینی فناوری به صدر فعالیتهای سیلیکون ولی با پیشرفت هوش مصنوعی، VCها با چه نوساناتی روبهرو بودند! در این مقالهٔ بلاگ مکس به هشت چالش پُربسامدی میپردازیم که سرمایهگذاران خطرپذیر همیشه در روند فعالیتهایشان با آنها دستبهگریبان هستند.
۱. تأمین معامله
اگر در فضای سرمایهگذار خطرپذیر فعالیت میکنید، حتماً با ماهیت همیشگیِ پُرکردنِ جریان معاملات یا همان تأمین معامله (Deal Sourcing) آشنا هستید. یافتن فرصتهای سرمایهگذاری چالشی همیشگی است.
بسیاری از این فرصتها از طریق ارتباطات تجاری موجود یا شنیدهها در محافل تخصصی بهدست میآیند. اما یافتن سرنخِ معامله یک موضوع است، و اطمینان از کیفیت استارتاپها و همخوانیِ آنها با استراتژيها و معیارهای سرمایهگذاری مسئلهای دیگر، که مستلزم تحقیق گسترده، شبکهسازی و بهروزبودن با روندهای صنعت است.
در صنعت پُررقابت VC فشار زیادی برای افزایش سرعت عمل وجود دارد، زیرا معمولاً سرمایهگذاران خطرپذیر برای یافتن و اقدام روی بهترین معاملات با یکدیگر رقابتی شدید دارند.
۲. بررسی موشکافانه
جالب است بدانید بنابر آمار موجود بیشتر شرکتهای سرمایهگذاری خطرپذیر بهطور میانگین بیست ساعت برای بررسیهای موشکافانه (Due Diligence) دربارهٔ هر فرصت سرمایهگذاری بالقوه صرف میکنند.
این بررسیها شامل ارزیابی بازار، تحلیل مدل کسبوکار، سنجش توانمندیهای تیم استارتاپ، بررسی امور مالی و درک فضای رقابتی هستند.
البته بررسیهای موشکافانه منابع تیم VC را درگیر میکنند، و آنها را از فعالیتهای سودآور دیگر بازمیدارند، اما این بهانهای برای سَرسَری گرفتن این فرایند نیست، زیرا چنین رویکردی در آینده هزینههای بهمراتب بیشتری به بار خواهد آورد.
نکتهٔ قابل توجه اینکه بررسیهای موشکافانه بهخودیخود کار دشواری است که به جزئینگری زیادی نیاز دارد. داشتن تیمی درجهیک و بهرهگیری از فناوریهای کارآمد در این فرایند تفاوت میان سرمایهگذاری موفق و ناموفق را رقم میزنند.
۳. ارزیابی ریسک
تعادل میان ریسک و بازده در قلب هر سرمایهگذاری خطرپذیری وجود دارد؛ به همین خاطر VC را همزمان دانش و هنر میدانند. مهم نیست فلان استارتاپ روی کاغذ چقدر امیدوارکننده به نظر برسد، همیشه مقداری ریسک در این فضا وجود دارد که مستلزم تحلیل دقیق میزان پاداش احتمالی است.
ارزیابی ریسک عوامل متعددی را در بر دارد، از جمله:
- شرایط بازار: سرمایهگذارانی که در بازارهای نامطمئن فعالیت میکنند باید با دقت بیشتری سرمایهگذاریهایشان را ارزیابی کنند. وقتی چالشهایی مانند اندازهٔ بازار، اشباع بازار یا رقابت برای محصول یا راهکاری وجود دارد، سرمایهگذاران باید احتیاط بیشتری به خرج بدهند.
- ریسکهای فناوری: اگر شرکتی درحال توسعهٔ فناوری جدیدی است، چقدر طول میکشد تا آن محصول یا سرویس را آمادهٔ فروش کند؟ آیا این محصول یا سرویس وابستگی زیادی به فناوریهای خاص دارد تا در بازار قابل عرضه باشد؟
- چالشهای نظارتی: نیاز به تطابق با قوانین و مقررات حتی برنامهریزیشدهترین استراتژیهای کسبوکار را هم با مشکل مواجه میکند.
- قدرت تیم مدیریتی: آیا تیم اجرایی استارتاپ تواناییِ پیادهسازیِ برنامهٔ تجاری را دارد؟ آیا در حوزههای کلیدی تجربه دارند یا تازهکار هستند و تجربهای در مدیریت یا مقیاسدهی به کسبوکار ندارند؟
۴. مدیریت پرتفوی و گزارش عملکرد
مدیریت پرتفوی چالشی همیشگی برای سرمایهگذاران خطرپذیر است. آنها فراتر از سرمایهگذاری اولیه باید از شرکتهای موجود در پرتفویشان هم حمایتهای همهجانبه، شامل راهنماییهای استراتژیک، مشاورههای تجاری و توسعهٔ کسبوکار داشته باشند و به ارزش آنها اضافه نمایند.
ضربالمثل «هرقدر پول بدهی همانقدر آش میخوری» در مدیریت پرتفوی کاملاً صادق است، اما اجرایش در عمل دشوار است، زیرا سرمایهگذاران خطرپذیر همزمان درگیر امور مختلفی هستند.
اینجاست که ایجاد تعادل بین یافتنِ فرصتهای جدید برای سرمایهگذاریهای و بهینهسازی سرمایهگذاریهای موجود حساس و چالشبرانگیز میشود.
علاوهبر اینها سرمایهگذاران خطرپذیر باید پرتفویشان را بهطور مستمر بهینهسازی کنند که شامل افزایش سرمایهگذاری در شرکتهایی با رشد بالا و مدیریت شرکتهای کمبازده است.
از آنجایی که عملکرد کلی پرتفوی سرمایهگذاران معیار ارزیابی آنهاست، فشار زیادی برای ارائهٔ گزارشهای منظم دربارهٔ عملکرد سرمایهگذاریها نیز وجود دارد. بعضی سرمایهگذاران از نرمافزارهای تخصصی برای دسترسی بهتر به دادههای کلیدی استفاده میکنند، درحالیکه بعضی دیگر به روشهای سنتی و زمانبر متکی هستند.
۵. استراتژی خروج و نقدشوندگی
سرمایهگذاران خطرپذیر از استراتژیهای خروج (exit) برای تثبیت سود یا جلوگیری از ضرر استفاده میکنند. هر استارتاپی در بهترین حالت از طریق عرضهٔ اولیهٔ سهام (IPO) وارد بازار بورس میشود یا شرکت دیگری آن را میخرد. اما گاهی سرمایهگذاران مجبور به خروج از استارتاپهای کمبازده میشوند تا از زیانهای بیشتر جلوگیری کنند.
برنامهریزی برای استراتژیهای خروج تا حدی شبیه پیشبینی آینده است! تعیین زمان مناسب و موفقیتآمیزبودنِ فرصت خروج اغلب با تردید و دشواری همراه است.
۶. نوسانات بازار
سرمایهگذاران خطرپذیر و شرکتهای پرتفویشان، مانند هر سرمایهگذاری مالی یا تجاری دیگری، تحت تأثیر وضعیت اقتصادی قرار دارند.
شاید VCها، بهاندازهٔ استارتاپهایی که در آنها سرمایهگذاری کردهاند، مستقیماً تحت تأثیر قرار نگیرند، اما بدون شک چالشهای اقتصادی باعث محدودسازیِ نوآوری میشوند، و در نتیجه تعداد استارتاپهای مناسب برای سرمایهگذاری کاهش مییابد.
بهطور کلی نوسانات بازار، چرخههای اقتصادی و پویاییهای خاص هر صنعت روی وضعیت تأمین مالی، ارزشگذاری شرکتها و فرصتهای خروج تأثیر میگذارند.
۷. روابط با سرمایهگذاران
سرمایهگذاران خطرپذیر معمولاً باید روابطشان با سرمایهگذاران، از جمله شرکای محدود (LPها) که سرمایهٔ صندوق را تأمین میکنند، مدیریت نمایند. مطلع نگهداشتن شرکای محدود از روند پیشرفت سرمایهگذاریها، مدیریت انتظارات آنها و حفظ رابطهای قوی، برای سرمایهگذاران خطرپذیر امری زمانبر و پُرچالش است.
سرمایهگذاران خطرپذیر باید وضعیت سرمایهگذاریهایشان را بهسرعت و بادقت به شرکا گزارش بدهند تا اعتماد آنها را جلب، و جریان سرمایهگذاری را حفظ کنند.
۸. ملاحظات قانونی و مقرراتی
سرمایهگذاران خطرپذیر باید در فضایی پیچیده و همواره درحال تغییرِ قوانین و مقررات فعالیت کنند. رعایت قوانین اوراق بهادار برای محافظت از منافع سرمایهگذاران، جلوگیری از تقلب و حفظ یکپارچگی بازار ضروری است.
محافظت از داراییهای فکری از طریق قراردادها، توافقنامههای مجوزدهی و سایر سازوکارهای قانونی هم برای جلوگیری از سوءاستفاده از داراییهای ارزشمند جزو ضروریات به شمار میروند.
سرمایهگذاران خطرپذیر باید مسائل حاکمیتی مانند تعارض منافع، ترکیب هیئتمدیره و حقوق رأیدهی را مدیریت نمایند تا همهٔ ذینفعان در فرایند تصمیمگیری مشارکت داشته باشند. علاوهبر اینها، شفافیت در معاملات، و دقت در گزارشدهی برای اطمینان از رفتار منصفانه با سرمایهگذاران، شرکا و سایر طرفهای مرتبط هم لازم است.
کلام آخر
در این مقالهٔ مکس به هشت چالش پیش روی VCها، از تأمین مالی برای سرمایهگذاری روی استارتاپها تا رعایت ملاحظات قانونی و مقرراتی، پرداختیم. سرمایهگذاران خطرپذیر با رسیدگی پیشگیرانه به این چالشها میتوانند ریسکهای قراردادی، عملیاتی و حقوقی را مدیریت کنند، و شانس موفقیت خود را به حداکثر برسانند.
نظر شما دراینباره چیست؟ لطفاً دیدگاه خودتان دربارهٔ چالشهای سرمایهگذاری خطرپذیر را، بهویژه در کشورمان، زیر همین مقاله با ما و سایر خوانندگان بلاگ مکس در میان بگذارید.