راهنمای کامل ساخت سبد سرمایهگذاری برای VCها
چرا ساخت پرتفوی برای سرمایهگذاران اهمیت دارد؟
در دنیای سرمایهگذاری خطرپذیر ساخت پرتفوی یا سبد سرمایهگذاری همهچیز است! فرایندی که بیتردید هم مهارت به شمار میرود و هم هنر! برای VCها و سرمایهگذاران فرشتهٔ مشتاقِ پیشرفت تسلط روی این مهارت لازم و در عین حال پُرچالش است. در این مقالهٔ بلاگ مکس به زیروبَمهای ساخت سبد سرمایهگذاری میپردازیم، و نکتههایی کاربردی دربارهاش با شما در میان میگذاریم.
ساخت پرتفوی یا سبد سرمایهگذاری (investment portfolio) یعنی صندوق سرمایهگذاری چگونه تصمیم میگیرد، کجا سرمایهگذاری میکند، چقدر سرمایه اختصاص میدهد، و چگونه سرمایهگذاریهایش را مدیریت میکند.
در واقع فرایند ساخت پرتفوی نقشهای برای توزیع منابع بهگونهای است که ترکیبی متنوع و در عین حال پُرظرفیت از استارتاپها ایجاد شود. این فرایند چگونگی شکلدهی سرمایهگذاریها توسط VCها برای ایجاد تعادل بین ریسک و فرصت است، و در نهایت مسیر حرکتیِ صندوق را تعیین میکند.
چهبسا امیدوارکنندهترین سرمایهگذاریها نیز بدون داشتن استراتژی مشخص با شکست مواجه میشوند، و عملکرد کلیِ صندوق را به خطر میاندازند. تشکیل سبد سرمایهگذاری خوب به تعادل بین ریسک و بازدهی کمک، و موفقیت بلندمدت صندوق را تضمین میکند.
با درک اصول مهم، مانند تنوعبخشی، تخصیص سرمایه و مدیریت ریسک، میتوانید سبدی ایجاد کنید که در بازارهای غیرقابل پیشبینی به موفقیت برسد.
نکتهٔ مهم اینکه هر سبد سرمایهگذاری درجهیکی باید سه هدف اصلی را دنبال کند که عبارتاند از:
- بیشینهسازی بازدهی: که عمدتاً با شناسایی فرصتهای رشد بالا و در عین حال مدیریت ریسکهای نزولی محقق میشود
- کاهش ریسک: تنوعبخشی در صنایع، مناطق جغرافیایی و مراحل رشد رویکردهایی مهم برای کاهش وابستگی به نتایج تکتک سرمایهگذاریها هستند.
- آمادگی برای سرمایهگذاریهای بعدی: کنارگذاشتن سرمایهٔ کافی برای حمایت از امیدوارکنندهترین شرکتهای سبد در دورهای بعدی سرمایهگذاری ضروری است.
اما مهمترین عناصر ساخت چنین سبدی چه هستند؟
- جریان معاملات (deal flow): یعنی باید به منبعی پایدار از استارتاپهای باکیفیت دسترسی داشته باشید تا همیشه بهترین فرصتهای سرمایهگذاری را پیدا کنید.
- تمرکز روی مرحلهٔ رشد (stage focus): تصمیم بگیرید که آیا روی استارتاپهای مراحل اولیه (مانند سرمایهگذاری بذری یا سری A) تمرکز میکنید یا روی شرکتهای مراحل بعدی که بهاندازهٔ کافی رشد کردهاند.
- زمانبندی سرمایهگذاری (investment timeline): ایجاد تعادل بین موفقیتهای کوتاهمدت و رشد بلندمدت برای حفظ بازدهی پایدارِ سرمایهگذاریها ضروری است.
نقش تنوعبخشی در ساخت سبد سرمایهگذاری چیست؟
ساخت پرتفوی سرمایهگذاری خطرپذیر مستلزم ایجاد تعادلی دقیق بین دو استراتژی اصلی است. هر دوی این استراتژیها مزایا و چالشهای خودشان را دارند، و دانستن اینکه چه زمانی باید روی کدام تأکید کرد، تفاوتی بزرگ در موفقیت صندوق ایجاد میکند.
تنوعبخشی
تنوعبخشی (diversification) بهمعنی مدیریت ریسک است؛ یعنی باید سرمایهگذاریها را در صنایع، مراحل رشد، و حتی مناطق جغرافیایی مختلف پخش کنید تا تأثیر هر شکست واحدی به حداقل برسد.
وقتی پرتفوی سرمایهگذاری بزرگتر و متنوعتر میشود، دیگر صرفِ یک شکست باعث غرقشدنِ کل کشتی نمیشود! در واقع سایر سرمایهگذاریها فرصت دارند این ضرر را جبران کنند.
تحقیقات حاکی از آن هستند که سبدهایی با ۳۰ سرمایهگذاری یا بیشتر، عملکردی بهتر دارند و شانس دستیابی به استارتاپی با رشد بالا را افزایش میدهند. به همین خاطر است که صندوقهایی مانند سکویا کپیتال از سبدهای متنوع بهره میبرند، و مدام فرصتهایی در حوزههای فناوری، بهداشت و درمان، و مصرفکننده به دست میآورند.
تمرکز
تمرکز (concentration) یعنی سرمایهگذاریهای کمتری با تخصصگرایی بیشتری داشته باشید. این استراتژی برای صندوقهای کوچکتر یا سرمایهگذاران خطرپذیر مجربی توصیه میشود که در یک حوزهٔ مشخص تخصص دارند.
برای نمونه، یونیون اسکوئر ونچرز به رویکرد متمرکزش معروف است، و صرفاً روی شرکتهایی اندک با ظرفیتهای شگفتانگیز، مثل توئیتر و اتسی، سرمایهگذاری کرده است.
اما نکتهٔ قابل توجه اینکه تمرکز بیش از حد ممکن است باعث تشدید ضررها در صورت عملکرد ضعیف از سوی یک سرمایهگذاری کلیدی در پرتفوی شود.
در نهایت اینکه رویکرد صحیح به اندازهٔ صندوق، تخصص و اهداف VC بستگی دارد. مثلاً صندوقهای کوچکتر به تمرکز گرایش دارند، در حالی که صندوقهای بزرگتر برای کاهش ریسکشان تنوعبخشی میکنند.
بهترین استراتژیهای تخصیص سرمایه چه هستند؟
موفقیت صندوق سرمایهگذاری خطرپذیر نهفقط به انتخاب استارتاپهای مناسب، بلکه به چگونگیِ تخصیص سرمایه به سرمایهگذاریها بستگی دارد.
تخصیص مؤثر سرمایه میان سرمایهگذاریهای اولیه و ذخایر برای دورهای بعدی تعادل ایجاد میکند و باعث چابکی و انعطافپذیریِ پرتفوی سرمایهگذاری میشود.
رویکرد سرمایهگذاری اولیه با توجه به ذخایر
استارتاپها اغلب به چند دور سرمایهگذاری نیاز دارند، و کنارگذاشتن سرمایهٔ کافی باعث میشود بتوانید از شرکتهای درحال رشدِ پُرظرفیت حمایت کنید. در واقع بدون وجود ذخایر، با خطر کاهش سهم یا ازدستدادنِ فرصتهای سودآور مواجه میشوید.
بنابراین توصیه میشود ۵۰ تا ۶۰درصد از صندوق را به سرمایهگذاریهای اولیه، و بقیه را به دورهای بعدی اختصاص بدهید. از رویکردی مبتنی بر نقاط عطف استفاده کنید، و ذخایر را فقط برای استارتاپهایی نگه دارید که از معیارهای رشد کلیدی برخوردار هستند.
رویکرد حقوق پرو راتا و سرمایهگذاریهای بعدی
سرمایهگذاران خطرپذیر با استفاده از حقوق پرو راتا (Pro-Rata Rights) یا حق مشارکت به نسبت سهم میتوانند در دورهای بعدی سرمایهگذاری هم مشارکت، و درصد مالکیتشان در استارتاپ را حفظ کنند.
در این رویکردِ تخصیص سرمایه باید منابع و ذخایر مالی موجود را روی برترین شرکتهای پرتفوی متمرکز کنید تا مقدار بازدهی را به حداکثر، و کاهش سهم مالکیت را به حداقل ممکن برسانید.
نکته اینجاست که صندوقهای کوچکتر معمولاً تمایل دارند سرمایهٔ بیشتری را در ابتدای کار اختصاص بدهند، و ذخایر محدودی برای دورهای بعدی باقی بگذارند، اما صندوقهای بزرگتر انعطافپذیری بیشتری برای حفظ ذخایر بالاتر دارند و امکان مشارکت بیشتر در دورهای بعدی را فراهم میکنند.
برای نمونه، صندوقی ۵۰میلیوندلاری ممکن است ۲۵میلیون دلار را برای سرمایهگذاریهای اولیه و ۲۵میلیون دلار باقیمانده را برای دورهای بعدی در نظر بگیرد. در مقابل، صندوقی ۲۰۰میلیوندلاری ۱۰۰میلیون دلارش را ذخیره میکند تا بتواند سهام بیشتری در استارتاپهای موفق به دست بیاورد.
چگونه مدیریت ریسک کنیم؟
در قلب هر پرتفوی سرمایهگذاری خطرپذیری درجهیکی، مدیریت هوشمندانهٔ ریسک را میتوان یافت. سرمایهگذاران خطرپذیر با ایجاد تنوع در انواع استارتاپها، مراحل رشد و روندهای بازار، از سرمایههایشان محافظت میکنند، و در عین حال موقعیتشان را برای دستیابی به بازدهیهای قابل توجه تقویت مینمایند.
پروفایلسازی ریسک شامل سرمایهگذاری روی ترکیبی از استارتاپها در جهت ایجاد پرتفویی متعادل است که بازدهیِ همیشگی را به همراه بیاورد:
- استارتاپهایی با رشد بالا، هیجان مقیاسپذیری سریع را به همراه میآورند؛
- شرکتهایی با عملکرد پایدار، لایهای از رشد مداوم را به پرتفوی اضافه میکنند؛
- و سرمایهگذاریهای بلندپروازانه (moonshots) معاملههای پُرریسک و پُربازده با اتفاقات بزرگ را رقم میزنند!
با ایجاد تعادل بین این سرمایهگذاریها، پرتفوی تمرکز بیش از حدی روی یک نتیجهٔ واحد نخواهد داشت، و حتی وقتی بعضی معاملهها به نتیجهٔ مورد نظر نمیرسند، انعطافپذیر باقی میماند.
نکتهٔ دیگر مدیریت ریسک مراحل رشد است. سرمایهگذاریهای مراحل اولیه، مانند سرمایهگذاری بذری یا سری A، ریسک بالاتری دارند، اما برای کسانی که مایل به پذیرش چنین ریسکی هستند، ظرفیت بازدهی بالاتری به ارمغان میآورند.
از سوی دیگر، سرمایهگذاریهای مراحل بعدی قابل پیشبینیتر هستند، اما اغلبشان به تعهدات سرمایهای بزرگتری نیاز دارند. داشتنِ استراتژی جامعی شامل تخصیص منابع به این مراحل بر اساس تحمل ریسک و اهداف صندوق ترکیبی از ثبات و فرصتهای پُربازده ایجاد میکند.
دنبالکردن تبلیغات در بازارهای اشباعشده معمولاً نتیجهٔ خوبی به همراه ندارد. در عوض، روی روندهای پایدار و بلندمدتی مانند انرژیهای تجدیدپذیر یا هوش مصنوعی تمرکز کنید؛ یعنی حوزههایی که ماندگاری دارند، و پایهای قابل اعتنا برای پرتفوی سرمایهگذاری آیندهنگر ایجاد میکنند.
با اجرای آزمون استرس (stress test) برای استراتژیهایتان خود را آمادهٔ رکودهای اقتصادی یا اختلالات احتمالی در بخشهای مختلف کنید. انعطافپذیری کلید موفقیت است! این رویکرد کمکتان میکند تا با شرایط غیرمنتظره سازگار شوید و از فرصتهای پیشبینینشده بهرهبرداری کنید.
بهترین روشها برای ساخت پرتفوی چه هستند؟
ساخت سبد سرمایهگذاری کار آسانی نیست. موفقیت در این فرایند فراتر از دانستن اینکه چه کاری باید انجام بدهیم، به اجتناب از اشتباهاتی مربوط میشود که استراتژیهای سرمایهگذاری را با ریسک مواجه میکنند.
چالش واقعی VCها این است: چگونه ریسکها را مدیریت کنیم، معاملههای هوشمندانه داشته باشیم، و در عین حال آرامشمان را حفظ کنیم. در این بخش از مقالهٔ مکس به نکتههایی کاربردی برای انجام درست این کار میپردازیم.
رویکرد سرمایهگذاری مبتنی بر تز
تز سرمایهگذاری مشخصی تعریف کنید که با تخصص، ارزشها و بینشهای بازار شما همسو باشد. برای مثال، فلان شرکت سرمایهگذاری خطرپذیر روی استارتاپهای مراحل اولیه در حوزهٔ فناوری آبوهوا یا SaaS تمرکز میکند تا پرتفویی منسجم و استراتژیک داشته باشد.
بررسیهای منظم سبد سرمایهگذاری
ارزیابیهایی دورهای برنامهریزی و اجرا کنید تا عملکرد سبدتان را زیر نظر داشته باشید. سرمایهگذاریهایتان را متعادل کنید، روی برندهها تمرکز کنید، و شرکتهایی با عملکرد ضعیف را تعدیل کنید.
استفاده از دادهها و ابزارها
از نرمافزارهای مدیریت پرتفوی و تحلیلهای دادهای برای کنترل معیارهایی مثل جریان نقدی، تغییرات ارزشگذاری و پتانسیل خروج استفاده کنید. تصمیمگیریهای مبتنی بر داده سوگیریهای احساسی را به حداقل میرسانند.
اشتباهات رایج در ساخت سبد سرمایهگذاری چه هستند؟
پیشتر گفتیم موفقیت در ساخت پرتفوی سرمایهگذاری فراتر از دانستن کارهایی که باید انجام داد، به اجتناب از اشتباهاتی مربوط میشود که استراتژیهای سرمایهگذاری را با ریسک مواجه میکنند. از این اشتباهات رایج اجتناب کنید:
- سرمایهگذاری بیش از حد روی یک حوزه یا در یک منطقهٔ جغرافیایی: تمرکز بیش از حد روی یک بخش یا منطقه سبدتان را در برابر رکودهای صنعتی یا منطقهای آسیبپذیر میکند.
- غفلت از ذخیرهٔ سرمایه برای دورهای بعدی: عدم اختصاص ذخایر کافی برای دورهای بعدی ریسک کاهش مالکیت در استارتاپهای پُربازده را به همراه دارد.
- دنبالکردن روندهای بازار بدون تحلیل: سرمایهگذاری بر اساس تبلیغات بازار، بدون درک اصول بنیادی، اغلب به نتایجی ناامیدکننده منجر میشود.
راهنمای گامبهگام برای ساخت سبد سرمایهگذاری
سرمایهگذاران خطرپذیر برای موفقیت در این مسیر پُرپیچوخم به چیزی بیش از دانش نظری نیاز دارند؛ مراحل عملی و قابل اجرا در جهت ساخت و مدیریت پرتفویی برنده را باید بدانند. در ادامه نقشهٔ راهی برای این سفر ارائه میکنیم.
۱. تز سرمایهگذاری خود را مشخص کنید
آن دسته از صنایع، مراحل رشد و مناطق جغرافیایی را که قصد تمرکز روی آنها دارید، مشخص کنید. نکتهٔ مهم اینکه تزتان باید با تخصص و روندهای بازار همسو باشد.
۲. استراتژی برای جریان معاملات تدوین کنید
شبکهای قوی از فعالان این حوزه بسازید تا به جریان معاملات باکیفیت دسترسی داشته باشید. از پلتفرمهایی مثل AngelList و LinkedIn برای شناسایی استارتاپهایی با ظرفیت بالای بازدهی استفاده کنید.
۳. سرمایهتان را بهطور استراتژیک تخصیص بدهید
برای مقدار سرمایهای که میخواهید برای دورهای اولیه و همینطور دورهای بعدی اختصاص بدهید، برنامهریزی کنید. ترکیبی از تنوعبخشی و تمرکز متناسب با اندازهٔ صندوق خود را به کار بگیرید.
۴. نظارت و تعدیل مداوم داشته باشید
توصیهٔ مهم اینکه عملکرد پرتفوی سرمایهگذاری خود را بهطور مرتب بررسی نمایید، و در صورت نیاز آن را متعادل کنید.
۵. شرکای محدود و سرمایهگذاران را فراموش نکنید!
هنگام ارائهٔ پیشنهاد سرمایهگذاری به LPها متمایز باشید! روی چیزی تمرکز کنید که رویکرد شما به ساخت سبد را منحصربهفرد میکند، و دلیل موفقیت آن را توضیح بدهید. مثالهای واقعی ارائه کنید؛ موفقیتها و شراکتهای کلیدیِ گذشته که نشان بدهند شما قادر هستید تزتان را به نتیجهٔ ملموس تبدیل کنید.
کلام آخر
ساخت پرتفوی سرمایهگذاری قوی مهمترین مهارت سرمایهگذارهای خطرپذیر حرفهای است. این فرایند دربارهٔ ایجاد تعادل بین ریسک و بازدهی، و در عین حال آمادهسازی صندوق برای موفقیت واقعی و پایدار است. تنوعبخشی هوشمندانهای داشته باشید، سرمایهتان را بهطور استراتژیک تخصیص بدهید و همیشه تصویر بزرگتر را در نظر داشته باشید.