بدهی خطرپذیر چیست و چگونه میتواند کسبوکار شما را تقویت کند؟
اگر به فکر جذب سرمایه برای رشد استارتاپتان هستید، احتمالاً اصطلاح «بدهی خطرپذیر» (Venture Debt) به گوشتان خورده است. این مفهوم در کتاب پرفروش «معاملات سرمایهگذاری» (Venture Deals: Be Smarter than Your Lawyer and Venture Capitalist) توضیح داده شده است، و ابزاری قدرتمند برای شرکتهای نوپا به شمار میرود.
بانک سیلیکونولی (SVB)، از پیشگامان این حوزهٔ مالی، در فصلی از این کتاب به بدهی خطرپذیر پرداخته است، و آن را مکملی جذاب برای سرمایهگذاری خطرپذیر معرفی کرده است. اما بدهی خطرپذیر دقیقاً چیست و چه اهمیتی برای استارتاپها دارد؟ در این مقالهٔ بلاگ مکس این مفهوم را بررسی میکنیم.
بدهی خطرپذیر: وامی برای استارتاپهای در حال پرواز
بدهی خطرپذیر نوعی وام برای شرکتهای نوپا و درحال رشدِ سریع است؛ شرکتهایی که معمولاً از حمایت سرمایهگذاران خطرپذیر برخوردار هستند. این نوع وام، برخلاف وامهای سنتی بانکی، نیازی به جریان نقدی مثبت یا داراییهای سنگین ندارد. در عوض، وامدهندگان به پشتوانهٔ سرمایهٔ خطرپذیرِ موجود و ظرفیت رشد کسبوکار روی آن سرمایهگذاری میکنند.
اما یک قانون طلایی در این میان وجود دارد: بدهی خطرپذیر بعد از سرمایهٔ خطرپذیر میآید، نه بهجای آن؛ یعنی قبل از اینکه سراغ وام بروید، باید پایهٔ محکمی از سرمایهگذاری خطرپذیر داشته باشید. وامدهندگان از این سرمایه بهعنوان معیاری برای اعتبارسنجی استفاده میکنند و معمولاً مبلغ وام بین ۲۵ تا ۳۵درصد سرمایهای است که در آخرین دور جذب کردهاید.
وامدهندگان خطرپذیر بهجای جریان نقدی، روی توانایی کسبوکار برای جذب سرمایهٔ خطرپذیر بعدی تمرکز دارند. بیشتر این وامها بهشکل وامهای مدتدار ۳ تا ۴ساله ارائه میشوند، با دورهای ۶ تا ۱۲ماهه که فقط بهره میپردازید. آنها نرخ مصرف (burn rate) کسبوکار شما را زیر نظر دارند تا مطمئن شوند به نقاط عطف بعدی میرسد.
نکته اینکه در دنیای VC روابط حرف اول را میزنند. موقع مذاکره برای وام فقط به شرایط مالی نگاه نکنید، بلکه به شریک بلندمدتی فکر کنید که در روزهای سخت کنارتان خواهد بود. وامدهندهای که شرایط را مدام تغییر میدهد، احتمالاً گزینهٔ خوبی نیست!
بدهی خطرپذیر چه تفاوتی با سرمایهگذاری خطرپذیر دارد؟
برای اینکه بهترین استفاده را از بدهی خطرپذیر ببرید، ابتدا باید تفاوتش با سرمایهٔ خطرپذیر را بدانید. سرمایهگذاری خطرپذیر مثل داشتنِ شریکی بلندمدت است؛ نیازی به بازپرداخت فوری ندارد و انعطافپذیری بالایی برای خرجکردنش دارید. اما در مقابل، مالکیت شما روی استارتاپتان را رقیق میکند، و اگر برنامهها طبق نقشه پیش نروند، تغییر شرایطش سخت است.
اما بدهی خطرپذیر مثل ابزاری هدفمند عمل میکند. این تسهیلات ممکن است کوتاهمدت یا بلندمدت باشند و معمولاً با شرایط مشخصی مثل بازپرداخت ماهیانه یا شروط مالی همراه هستند.
چنین محدودیتهایی باعث میشود فقط برای اهدافی مشخص، مثل خرید تجهیزات، افزایش موجودی یا گسترش کسبوکار مناسب باشند. اما مزیت بزرگ این تسهیلات چه هستند؟ مالکیت شما روی استارتاپتان را رقیق نمیکنند.
چه زمانی سراغ بدهی خطرپذیر برویم؟
تصور کنید میخواهید کسبوکارتان را فقط با وام بسازید تا مالکیتتان کم نشود. اما این رویکرد برای استارتاپهایی با رشد بالا مناسب نیست. دسترسی به تسهیلات خطرپذیر، بدون داشتنِ سرمایهٔ خطرپذیر، تقریباً غیرممکن است. وامدهندگان ترجیح میدهند با شرکتهایی کار کنند که VCهای معتبر پشتشان هستند، چون این یعنی ریسک کمتری برایشان دارد.
بهعلاوه، بدهی خطرپذیر معمولاً برای مراحل اولیه (مثل مرحلهٔ بذر) مناسب نیست. در این مرحله بهتر است روی جذب سرمایهگذاری خطرپذیر تمرکز کنید. حتی اگر وامی بگیرید، سرمایهگذاران بعدی ممکن است خوششان نیاید که پولشان صرف بازپرداخت بدهیهای قدیمی شود!
بدهی خطرپذیر میتواند مثل جتپکی برای استارتاپ عمل کند، اما زمانبندی استفاده از آن خیلی مهم است. اگر خیلی زود یا بدون برنامه سراغش برید، ممکن است بهجای پرواز، سقوط کنید! پس بهترین زمان برای درخواست تسهیلات خطرپذیر چیست؟
۱. وقتی نقدینگی کم میآورید
فرض کنید آخرین دور سرمایهگذاری خطرپذیر را جذب کردهاید، و حالا با سرعت بهسوی نقاط عطف بعدی حرکت میکنید. اما ناگهان متوجه میشوید نقدینگیتان برای رسیدن به آن اهداف کافی نیست.
در چنین شرایطی بدهی خطرپذیر میتواند مانند پُل عمل کند. مثلاً اگر ۶ ماه دیگر به درآمدزایی میرسید یا دور بعدی سرمایهگذاری را جذب میکنید، وامی کوتاهمدت میتواند باند پروازتان را تمدید کند، تا مجبور نشوید فوراً سراغ سرمایهگذارها بروید و سهام بیشتری واگذار کنید.
۲. وقتی میخواهید تجهیزات بیشتری بخرید
بعضی استارتاپها برای رشد به سرمایهگذاری سنگین روی زیرساخت نیاز دارند. مثلاً اگر شرکتی سختافزاری هستید و باید دستگاههایی جدید بخرید، یا کسبوکاری در حوزهٔ تجارت الکترونیک هستید که میخواهد انبارش را برای فصل فروش پُر کند، بدهی خطرپذیر هزینهها را پوشش میدهد.
مزیت استفاده از چنین تسهیلاتی این است که وامها معمولاً هدفمند هستند، و شما را مجبور میکنند در مسیری خرجشان کنید که مستقیماً به رشد کمک میکند، نه اینکه پول را روی پروژههای پراکندهٔ دیگر هدر بدهید.
۳. وقتی میخواهید شرکتی دیگر را خریداری کنید
تصور کنید فرصتی طلایی برای خرید استارتاپی کوچکتر یا فناوری مکملی پیش آمده است. سرمایهٔ خطرپذیر برای چنین کاری عالی است، ولی جذب آن زمان میبرد، و چهبسا مالکیت را رقیقتر کند.
در چنین شرایطی تسهیلات بدهی خطرپذیر میتواند سریعتر وارد عمل بشود، و قدرتِ بستن معامله را به مالک استارتاپ بدهد. البته باید مطمئن باشید این خرید در بلندمدت ارزش دارد، و میتوانید وام را با درآمدهای آینده پس بدهید.
۴. وقتی بیمهٔ عملکرد میخواهید
گاهی اوقات همهچیز طبق برنامه پیش میرود، اما حاشیهٔ امنیت میخواهید. بدهی خطرپذیر میتواند مانند بیمهای عمل کند که خیالتان را راحت میکند!
مثلاً اگر قرارداد بزرگی بستید، و برای تحویلش به زمان و منابع بیشتری نیاز دارید، این وام کمک میکند تا بدون استرس، کار را به بهترین شکل انجام بدهید، و اعتماد سرمایهگذارها را بیشتر جلب کنید.
۵. وقتی میخواهید به دور بعدی سرمایهگذاری پًل بزنید!
یکی از رایجترین استفادهها از بدهی خطرپذیر، پُرکردنِ شکاف بین دو دور سرمایهگذاری خطرپذیر است. فرض کنید دور سری A را بستهاید، و حالا برای سری B آماده میشوید. اما برای اینکه ارزشگذاری بهتری بگیرید، باید چند معیار کلیدی (مثل تعداد کاربر یا درآمد) را تقویت کنید. بدهی خطرپذیر در بالابردنِ معیارها کمکتان میکند تا با دستی پُر پشت میز مذاکرات بعدی بنشینید.
اما قبل از اینکه سراغ وامدهندهها بروید، حتماً چند نکته را چک کنید:
- داشتن سرمایهٔ خطرپذیر: بدون پشتوانهٔ VC شانس گرفتنِ تسهیلات بدهی خطرپذیر خیلی کم میشود.
- داشتن برنامهٔ بازپرداخت: مسلماً این وام را مانند هر وام دیگری باید پس بدهید. پس باید بدانید پولِ بازپرداخت از چه منبعی تأمین خواهد شد؛ مثلاً از درآمد، دور بعدی سرمایهگذاری یا رویداد نقدینگی.
- هماهنگی با تیم: حتماً با هیئتمدیره و سرمایهگذارها مشورت کنید. آنها نهفقط تجربه دارند، بلکه میتوانند شما را به وامدهندههایی قابل اعتماد وصل کنند. خیلی وقتها خودِ سرمایهگذارهای خطرپذیر پیشنهاد میدهند از این تسهیلات استفاده کنید، چون نمیخواهند سهامشان رقیقتر شود.
با همهٔ اینها اگر هنوز در مرحلهٔ بذر (Seed) هستید یا محصولتان را اعتبارسنجی نکردهاید، بدهی خطرپذیر احتمالاً گزینهٔ مناسبی نیست. در این مرحله ریسک بالاست و وامدهندهها ترجیح میدهند تا برای استحکام بیشتر کسبوکار صبر کنند. بهعلاوه، اگر برنامهٔ مشخصی برای استفاده از پول ندارید، ممکن است خودتان را در دامی گرفتار کنید که رهایی از آن بسیار دشوار است!
جمعبندی
بدهی خطرپذیر باند پرواز استارتاپ را طولانیتر میکند، بدون اینکه مالکیت آن را کاهش بدهد. اما این ابزار مالی مانند هر ابزار دیگری مستلزم داشتنِ استراتژی است. اگر سرمایهٔ خطرپذیر خوبی دارید و میدانید چطور از این وام استفاده کنید، میتواند شما را چند قدم جلوتر ببرد. فقط یادتان باشد قانون اول را رعایت کنید، شریک درستی انتخاب کنید و همیشه برای روز بازپرداخت آماده باشید!
نظر شما دربارهٔ venture debt چیست؟ تجربهای از گرفتن این تسهیلات دارید؟ لطفاً نظرات خود را با ما و سایر خوانندگان بلاگ مکس در میان بگذارید.