رمزارز ۲۰۵۰: چه آیندهای در انتظار ارزهای دیجیتال است؟ / آیا بهار ارزهای دیجیتال فرا میرسد؟
صنعت رمزارز در مدتی کوتاه، از پلتفرمی نسبتاً کوچک به یکی از بزرگترین و برهمزنندهترین روندها در خدمات مالی جهان تبدیل شد. اما ازآنجاییکه رمزارز فناوری بسیار نوپایی است، ایجاد بستری برای رشد سریع این صنعت بسیار دشوار است. اکنون سوال اینجاست که در سالهای آینده، چه چیزی در انتظار رمزارزها خواهد بود و این فناوری تا کجا میتواند پیش برود؟
اجازه بدهید با آمار و ارقام شروع کنیم. گزارشهای تحقیقاتی مختلف حاکی از آن است که امروز تعداد مالکان ارزهای دیجیتال چیزی در حدود ۲۰۰ تا ۳۰۰ میلیون نفر است. معمولاً هم ویتنام را بالغترین بازار در رابطه با پذیرش رمزارز معرفی میکنند.
بهگزارش گروه ELITE MARKET RESEARCH، پیشبینی میشود که ارزش بازار ارزهای دیجیتال تا سال ۲۰۳۰ میلادی 3 برابر شود و به ارزش تقریبی ۵ میلیارد دلار برسد. محرکهای اصلی این رشد نیز حوالهها و پرداختهای جهانی خواهد بود. بنابراین، میتوان گفت رشد و توسعه ارزهای دیجیتال ادامه خواهد یافت و در آیندهای نهچندان دور، به یکی از مهمترین جنبههای زندگی ما تبدیل خواهد شد.
اما در سال ۲۰۵۰، رمزارزها دقیقا چگونه خواهند بود؟ آیا خریدهای روزانهمان را با رمزارز انجام خواهیم داد؟ آیا رمزارز مفهومی بیننسلی خواهد بود که نوجوانان و بزرگسالان و سالمندان با آن آشنایی خواهند داشت یا اینکه همچنان مفهومی برای افراد آشنا با فناوری باقی خواهد ماند؟
پس از نوسانهای اخیر بازار و سقوط تعدادی از بازیگران ارزهای دیجیتال، «دانیله سروادئی»، مدیرعامل راهکارهای تجارت الکترونیک سلیکس، در مصاحبهای گفت که از نظر او، اپراتورهای ضعیفتر این حوزه در بلندمدت بهناچار کنار خواهند رفت.
سروادئی میگوید: «بهعنوان یکی از مشتاقان ارزهای دیجیتال و کسی که به آینده این ارزها باور دارد، تصور میکنم که باید نگاه انتقادیتری به صنعت خودمان داشته باشیم. باید تلاشمان این باشد که کلاهبرداران و متقلبان را از بستر اصلی ارزهای دیجیتال حذف کنیم.»
سروادئی بر این باور است که آینده صنعت رمزارز با اعتماد تعریف خواهد شد و شرکتهایی که از هماکنون توانستهاند اعتماد مشتریانشان را جلب کنند فضایی برای رشد بیشتر در اختیار خواهند داشت. بازیگران جدید نیز در معرض دقت و موشکافی اجتنابناپذیر خواهند بود.
سروادئی میگوید: «بعضی از سختگیریهای مقرراتی ضروری است و به نظر هم میرسد که مفید باشد. زیرا این سختگیریها میتواند اعتماد به صنعت رمزارز را افزایش بدهد و به سرمایهگذاران احساس امنیت بیشتری ببخشد.»
سختگیریهای مقرراتی درمورد رمزارزها گریزناپذیر است
بنجامین فرانکلین، یکی از پدران بنیانگذار آمریکا، در نامهای نوشته است: «هیچ چیز را نمیتوان قطعی دانست، جز مرگ و مالیات.» اگر فرانکلین آن نامه را امروز مینوشت، چه بسا «مقرراتگذاری برای ارزهای دیجیتال» را هم به فهرست امور قطعی اضافه میکرد.
درحالحاضر، به نظر میرسد که داراییهای دیجیتال میتوانند برای مدت طولانیتری از چنگ مقرراتگذاران بگریزند، زیرا در مرحلهای که باید زیر نظر مقرراتگذاران فعالیت کنند، اجازه پیدا کردند که آزادانه فعالیت کنند.
ذینفعان صنعت رمزارز باید خودشان را برای مقررات سختگیرانهتر آماده کنند، چراکه تقریباً برای همه حوزههای قضایی، مقررات سختگیرانه واقعیتی اجتنابناپذیر است. این موضوع لزوما هم بد نیست. ممکن است بعضی از این مقررات محدودیتهایی را برای ایدههای نوآورانه به وجود بیاورند، ولی ازآنجاییکه تاکنون برای صنعت رمزارز مقررات زیادی وضع نشده، بخش عمدهای از این مقررات جدید بسیار ابتدایی خواهد بود.
در هر صورت، انتظار میرود که برای مشتریان و کاربران، اقدامهای حفاظتی صورت بگیرد و استانداردهایی برای فعالیت اپراتورهای رمزارز تعیین شود. با توجه به اتفاقاتی مانند ورشکستگی صرافی رمزارز FTX، تعیین چنین استانداردهایی ضروری به نظر میرسد.
«دانیل سیلی»، وکیل خدمات مالی در گروه حقوقی «Freeths» که در ارزهای دیجیتال تخصص دارد، میگوید: «میتوانیم انتظار داشته باشیم که طی چند سال آینده، کشورهای بیشتری چارچوبهای قانونی و مقرراتی موردنظرشان را برای ارزهای دیجیتال توسعه دهند و به کار گیرند.»
کشورهای مختلف بهناچار رویکردهای متفاوتی در این زمینه اتخاذ خواهند کرد. درحالحاضر، بعضی از کشورها ارزهای دیجیتال را پول رسمی و قانونی به حساب میآورند. به این معنا که در این کشورها، استفاده از ارزهای دیجیتال در اقتصاد روزبهروز بیشتر میشود و هر روز افراد بیشتری در معرض این نوع ارزها قرار میگیرند.
بعضی از کشورها هم ممکن است رویکردهای سختگیرانهتری در پیش بگیرند و حتی بهدلایل سیاسی و اقتصادی مختلف، رمزارزها را بهکلی ممنوع کنند. اما با توجه به اینکه رمزارزها ماندگار خواهند بود و استفاده از آنها بهمرور افزایش خواهد یافت، این دولتها هم اگر بخواهند در صحنه جهانی به رقابت بپردازند، ناچارند که در نهایت رمزارزها را به رسمیت بشناسند.
انافتی، بخش مهمی از رشد ارزهای دیجیتال را تشکیل خواهد داد
انافتی شکلی از داراییهای دیجیتال که بهمرور محبوبیت آن افزایش خواهد یافت. درحالحاضر، از انافتی بهعنوان مبنایی برای آثار هنری دیجیتال استفاده میشود، ولی این فناوری کاربردهای بالقوه متعددی در زمینههای مختلف، از علم گرفته تا ورزش و سرگرمی، دارد.
شرکتهایی که درگیری مستقیم با رمزارزها ندارند میتوانند بهکمک انافتی، کالاهای قابلمعامله کلکسیونی ارائه بدهند و با این شیوه، تعامل با مشتریان را افزایش بدهند و وفاداری آنان را تقویت کنند. به عبارت دیگر، انافتی میتواند به یکی از مشهودترین و متداولترین داراییهای دیجیتال تبدیل شود.
«آلون ایوانز»، مدیرعامل و بنیانگذار شرکتی بهنام «Freeverse» که در زمینه مالکیت دیجیتال فعال است، میگوید: «قاطعانه بر این باورم که تا سال ۲۰۵۰، مفهوم «مالکیت محتوای دیجیتالی که تولید کردهایم» به پدیدهای رایج تبدیل خواهد شد.»
این پدیده را میتوان با تکامل اینترنت مقایسه کرد: سی سال پیش از این، برای آنلاینشدن باید میدانستید که از کدام آیاسپی خدمات میگیرید، مودمتان چگونه کار میکند، روتر چیست و غیره و غیره. در نتیجه، فقط کسانی به اینترنت وصل میشدند که اشتیاق زیادی برای این کار داشتند. اما امروز اینترنت پرسرعت حتی از طریق تلفن همراه به امری عادی تبدیل شده است.
به همین ترتیب، در پارادایم کنونی، دراختیارداشتن مالکیت محتوایی دیجیتال مستلزم آن است که بدانیم از کدام بلاکچین استفاده کنیم، سراغ کدام مارکتپلیس برویم، با کدام ارز دیجیتال کار کنیم و با نحوه کار یک کیف پول وب ۳ آشنا باشیم. درحالحاضر، اکثر مردم با بلاکچین آشنایی ندارند. اما از نظر افرادی مانند آلون ایوانز، تا سال ۲۰۵۰، این نوع سردرگمیها برطرف خواهد شد.
آلون ایوانز معتقد است که موفقیت انافتی با درصدی از جمعیت تعریف میشود که از کیف پول وب ۳ استفاده میکنند. در واقع، کیف پول وب ۳ لازمه اصلی تعامل با هر چیزی در یک بلاکچین است. به عبارت دیگر، همانطور که این روزها اکثر مردم حساب ایمیل دارند، این امکان وجود دارد که در آیندهای نهچندان دور، اکثرمان کیف پول وب ۳ داشته باشیم و در نتیجه با یک بلاکچین تعامل داشته باشیم.
ایوانز قبول دارد که برای پذیرش جهانی این فناوری نوظهور، در بسیاری از موارد لازم است که صنایعی قدیمی و ریشهدار تغییرات وسیعی را از سر بگذرانند. برای نمونه، میتوان به صنایعی از قبیل موسیقی، فیلم، کتاب و بازی اشاره کرد. توزیع دیجیتال این صنایع را متحول کرده است، ولی این تحول بهگونهای بوده است که میتوان گفت در مجموع، از حقوق کاربر نهایی ارزشزدایی شده است. انتظار میرود که تا سال ۲۰۵۰ و بهلطف بلاکچین و مالکیت دیجیتال، این صنایع تحولات بیشتری را از سر بگذرانند.
خوب است این مطلب را با اظهارنظری از دانیله سروادئی به پایان برسانیم. او میگوید: «این به اصطلاح زمستان رمزارزها ممکن است نزدیک به هوای بهاری باشد. تصور میکنم که از دل فروپاشی افتیایکس پروژههای بهتر و شایستهتری بیرون خواهد آمد و امیدوارم حق با من باشد. گذر زمان همه چیز را مشخص خواهد کرد.»